ان و جانان :امام زمان (عج ) از نگاه امام خمينى (ره)
پيغمبر مى خواست همه ى مردم را على بن ابى طالب عليه السّلام كند، ولى نمى شد و اگر بعثت ، هيچ ثمره اى نداشت الاّ وجود على بن ابى طالب عليه السّلام و وجود امام زمان عليه السّلام ، اين هم توفيق بسيار بزرگى بود. اگر خداى تبارك و تعالى ، پيغمبر را مبعوث مى كرد براى ساختن يك چنين انسان هاى كامل ، سزاوار بود. لكن آن ها مى خواستند كه همه ، آن طورى بشوند، آن توفيق حاصل نشد.
ماه شعبان ، شب نيمه ى شعبان دارد كه تالى ليلة القدر است . ماه رمضان ، مبارك است ، براى اين كه ليلة القدر دارد. و ماه شعبان ، مبارك است براى اين كه نيمه ى شعبان دارد. ماه رمضان مبارك است ، براى اين كه نزول وحى در او شده است يا به عبارت ديگر؛ معنويت رسول خدا، صلّى اللّه عليه و آله وحى را نازل كرده است . و ماه شعبان معظم است براى اين كه ماه ادامه ى همان معنويات ماه رمضان است . اين ماه مبارك رمضان ، جلوه ى ليلة القدر است كه تمام حقايق و معانى در او جمع است . و ماه شعبان ، ماه امامان است كه ادامه ى همان است . در ماه مبارك رمضان ، مقام رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله به ولايت كلى الهى ، بالاصالة تمام بركات را در اين جهان بسط داده است و ماه شعبان ، كه ماه امامان است ، به بركت ولايت مطلقه ، به تبع رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله همان معانى را ادامه مى دهد……
همان طورى كه رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله به حسب واقع ، حاكم بر جميع موجودات است ، حضرت مهدى عليه السّلام نيز، همان طور حاكم بر جميع موجودات است . آن ، خاتم رسل است و اين ، خاتم ولايت . آن ، خاتم ولايت كلى بالاصالة است و اين ، خاتم ولايت كلى به تبعيت است .
ماه مبارك رمضان كه ماهى مبارك است ، ممكن است براى اين باشد كه ماهى است كه ولىّ اعظم ، يعنى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله واصل شده و بعد از وصول ، ملايكه را و قرآن را نازل كرده است . به قدرت او، ملايكه نازل مى شوند. به قدرت ولىّ اعظم است كه قرآن نازل مى شود و ملايك نازل مى شوند. ولىّ اعظم ، به حقيقت قرآن مى رسد در ماه مبارك و شب قدر و پس از رسيدن ، متنزّل مى كند به وسيله ى ملايكه - كه همه تابع او هستند - قرآن شريف را، تا به حدى كه براى مردم بگويد. قرآن در حد ما نيست ، در حد بشر نيست . قرآن ، سرّى است بين حق و ولىّ اللّه اعظم كه رسول خداست ، به تبع او نازل مى شود تا مى رسد به اين جايى كه به صورت حروف و كتاب در مى آيد كه ما هم از آن استفاده ى ناقص مى كنيم . و اگر سرّ ليلة القدر و سرّ نزول ملايکه در شب هاى قدر - كه الآن هم براى ولىّ اللّه اعظم حضرت صاحب عليه السّلام اين معنا امتداد دارد - سرّ اين ها را ما بدانيم ، همه ى مشكلات ما آسان مى شود.
ذوات مطهره ى معصومين از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله تا حجت عصر (عجل اللّه فرجه) كه مفاتيح وجود و مخازن كبريا و معادن حكمت و وحى و اصول معارف و عوارف و صاحبان مقام جمع و تفصيل اند.
من خيلى ناراحت مى شوم از اين كه مثلا امام عصر عليه السّلام را مى گويند: سلطان السلاطين ، خليفة اللّه است .
مقام مقدس ولىّ اللّه اعظم و بقية اللّه فى ارضه ارواحنا لِمَقدَمِهِ الفداء كه واسطه ى فيض و عنايات حق تعالى است .
از پيغمبر گرفته تا امام عصر عليهم السّلام همه از گناه مى ترسيدند. گناه آن ها غير اينى است كه من و شما داريم . آن ها يك عظمتى را ادراك مى كردند كه توجه به كثرت ، از گناهان كبيره است پيش آن ها.
عرضه ى اعمال بر امام زمان (عج)
تمام ذرات كارهاى ما تحت نظر خداى تبارك و تعالى است و نامه ى اعمال ما به حسب روايات به امام وقت عرضه مى شود. امام زمان عليه السّلام مراقب ما هستند.
توجه داشته باشيد كه در كارهاى تان جورى نباشد كه وقتى بر امام زمان عليه السّلام عرضه شد، خداى نخواسته ، آزرده بشوند و پيش ملايكة اللّه يك قدرى سرافكنده بشوند كه ، اين ها شيعه هاى من هستند. اين ها دوستان من هستند و برخلاف مقاصد خدا عمل كردند. رييس يك قوم اگر قومش خلاف بكند، آن رييس منفعل مى شود.
طورى باشد كه نامه ها وقتى عرضه مى شود، ايشان را متاءثر نكند.
خلاف ما براى امام زمان عليه السّلام سرشكستگى دارد. دفاتر را وقتى بردند خدمت ايشان و ايشان ديد شيعه هاى او (خوب ، ما شيعه ى او هستيم )، شيعه ى او دارد اين كار را مى كند، امام زمان عليه السّلام سرشكسته مى شود. بيدار بشويد كه مساءله خطرناك است و خطر هم خطر شخص نيست ، خطر ملت نيست ، خطر اسلام است.
قبل از اين كه اين نامه ى اعمال ما به پيشگاه خدا و قبل از آن به پيشگاه امام زمان عليه السّلام برسد، خودمان بايد نظر كنيم به اين نامه ى اعمال مان .
وقتى نامه هاى ما را بردند پيش امام زمان عليه السّلام (در روايات است كه هر هفته مى برند، هفته اى دو دفعه ). وقتى كه مى برند، اعمال ما جورى باشد كه نمايش از اين بدهد كه ما تابعيم . ما آن طور نيست كه خودسر بخواهيم يك كارى را انجام بدهيم.
اگر يك وقت ، نامه ى عمل يك روحانى را بردند و به امام زمان عليه السّلام دادند و آن ملايكة اللّهى كه بردند و نامه را دادند، بگويند: اين هم روحانى شما، اين ها پاسداران اسلام شماهستند؟ و امام زمان عليه السّلام خجالت بكشد، نعوذ باللّه . او علاقه دارد به شما. شما ببينيد اگر اين آقا، خودشان خيلى منزه است ، از پسرشان يك چيزى صادر بشود، خودشان سرافكنده مى شوند. اگر از خادم شان يك چيزى صادر بشود، خودشان سرافكنده مى شوند. ما همه خادم هستيم . از ما توقع هست . از شما توقع هست .
من خوف دارم كه كارى بكنيم كه امام زمان عليه السّلام پيش خدا شرمنده بشود. اين ها شيعه ى تو هستند اين كار را مى كنند! نكند يك وقت خداى نخواسته ، يك كارى از ماها صادر بشود كه وقتى نوشته برود، نوشته هاى ملايكة اللهى كه مراقب ما هستند، رقيب هستند، هر انسانى ، رقيب دارد و مراقبت مى شود. ذره هايى كه بر قلب هاى شما مى گذرد، رقيب دارد. چشم ما رقيب دارد. گوش ما رقيب دارد. زبان ما رقيب دارد. قلب ما رقيب دارد. كسانى كه مراقبت مى كنند اين ها را، نكند كه خداى نخواسته از من و شما و ساير دوستان امام زمان عليه السّلام يك وقت ، چيزى صادر بشود كه موجب افسردگى امام زمان عليه السّلام باشد. مراقبت كنيد از خودتان ، پاسدارى كنيد از خودتان.
صفحات: 1· 2